آداپتور لبتاب جون سفید قشنگم سوخت اخه چرااااا

+ عصبی شدم بی حوصله و بی هدف

مقصر همشونم خودمم.

دوباره برگشتم ب دوران افول

چرا نمیتونم ی چیر خوب رو نگه دارم یا ی چیز بد رو ترک کنم؟

+ حس خوبی ندارم

ن دیگه حوصله اینجا رو دارم ن دوس دارم برم خونه

مطمئنا شرایط سختی منتظرمه و من میترسم و مطمئن نیستم شهامت و جرئت لازم رو داشته باشم

از اینکه برم زیر ذره بین همه میترسم

الان چ وقت تموم شدن ترم بود

از هر طرف برم باختم!

وحشتناکه

خدایا! حکمت و کرمت رو شکر.

این چ شرایط سختیه ک جلوی روم گذاشتی

منو داری چجوری امتحان میکنی.

میترسم میترسم

هرلحظه بیشتر مضطرب میشم

انگار ثانیه میزنم و آشفته تر و عصبی تر میشم

خدایا! من همون بنده ی بیخود بی چشم و روی خیانتکارتم

ولی تو تنها خدای مهربون و بخشنده و کمک رسانی هستی ک میشناسم

خودت این سختی رو از سرم رد کن.

ک جز خودت ب هیچچچچکس امیدی ندارم

جز خودت همه برام غریبه ان

جز خودت حاصل همه دنیا تنهایی و بی پناهیمه

خدایا! نمیشه این ی بارم غلطای اضافه مو ندیده بگیری و بهم کمک کنی؟

من از همه گریزونم و فقط بلدم ب خودت پناه بیارم

خدایا

++ این پست قرار نبود اینجوری بشه. چیشد!


مشخصات

آخرین ارسال ها

آخرین جستجو ها