آخر همونی ک منو ب خاک سیاه نشونده میاد تو بغلت جا میگیره و منی ک نشستم ی گوشه دارم بخاطر اون جون میدم هاج و واج نگاهش میکنم

نمیتونم از خوشحالیش خوشحال بشم

فقط از بدبختیش دلم میسوزه همین

+تموم شد! 

از طرفی راحت شدم و آسوده

از اطرافی ناراحت و مضطرب


مشخصات

آخرین ارسال ها

آخرین جستجو ها