تو یه روز سه تا مریض ببینی تو بخش سه تاش ی دندون ی جور ی شکل

بیماری ک برا جراحیت تعیین میکنن هم همین دندونه

ارائه بخشت هم موضوعش میشه همین

اصن علاقه مند شدم بهش :دی

کاش فردام چن تا بیاد

+ وقتی بیمارم هم سنم بود و عقلشو میکشیدم و چشماشو محکم بسته بود هی میگفتم خدایا شکرت ک سمت راستم میسینگ دارم سمت چپمم تو اکلوژنه. حس کردم چقدر خوشبختم ک جاش نیستم

+ چ روتیشن بندی قشنگی! جراحی ترمیمی اطفال

چقدر این سه تا رو دوس دارم!

تازه بعدش پروتز با تنها استاد پروتزی ک عاشقشمممم

البته درمان جامع اخرو باید فاکتور بگیرم بجز جنبه گردش و مدرسه رفتنش

انگاری خدا و آموزش خواستن حالی بدن بهم این ترمای اخر

+ من همون دختری ام که پرونده همه مریضارو گم کرد!

اونم اندو اخر

خدایا شکرت ک جواسش نبود پرونده ها الکی ان

شکرت ک اندو هام چشمشو گرفت

کابوس لذت بخش اندو تموم شد:))))))))))))))

دلم برای تک تک لحظات دانشکده تنگ میشه

مریضای بدقلق و خوش قلق

منشی های بپیچون و گیر

استادای بداخلاق

حتی هم کلاسی های خود خواه

کاش همیشه جو دانشجویی بود


مشخصات

آخرین ارسال ها

آخرین جستجو ها